پازل دل یکی رو بهم ریختن هنر نیست ..... هر وقت با تیکه های شکسته ی دل یک نفر یک پازل دل جدید براش ساختی هنر کردی

نکنه نامردی اشک هاتو ببینه و بهت بخنده ... گفتم اگه بارون نیومد چی؟؟ گفتی اگه چشم های قشنگ تو بباره آسمون گریه ش میگیره ... گفتم یه خواهش دارم ؛ وقتی آسمونِ چشام خواست بباره تنهام نزار ... گفتی به چَشم ... حالا امروز من دارم گریه میکنم اما آسمون نمی باره ... و تو هم اون دور دورا ایستادی و داری بهم می خندی


دوستت دارم ........................... پشت پلکام عکس عشق تو رو من نقاشی کردم تا بهت بگم چقدر دوستت دارم عکس عشقت از سحر تا وقت خواب همراه منه تا بهت بگم چقدر دوستت دارم عکس عشقت وقت خوابم همش همراه منه تا بهت بگم چقدر دوستت دارم خنده هایی که در چهره منه خنده عشق تو مهربون تا بهت بگم چقدر دوستت دارم توی وقت تنهایی وقتی که یاد تو می افتم همه چی یادم میره تا بهت بگم چقدر دوستت دارم همه عمرم و زندگیمو تقدیمت میکنم تا بهت بگم چقدر دوستت دارم

 

 هیچ کس ویرانیم را حس نکرد وسعت تنهاییم را حس نکرد درمیان خندهای تلخ من گریه ی پنهانیم راحس نکرد درهجوم لحظه های بی کسی درد بی کس ماندنم را حس نکرد آن که با آغاز من مانوس بود لحظه پایانیم را حس نکرد ...

یک شب میون بارون غرورم شکستم کاشکی بهت میگفتم چقدر تو رو میخواستم میخوام بازم بخوانم تو بارون  از نگاهت با اینکه خیلی خستم بگذرم از گناهت آخه تو عزیز قصه هامی آخه تو شعر روی لبامی آخه جون تو بسته به جونم اگه بری دیگه نمیتونم آخه  اسم تورو که میارم میشی همه ی دارو ندارم از چی میترسی تو مهربونم من که رو عشق تو موندگارم  


نه گناه کاریم نه بی تقصیریم منو تو بازیچه تقدیریم هر دو در بیراهه ی بی رحم عشق با دلو احساس خود درگیریم

 

عشق یعنی: بی تو هرگز .... پس بمان تا سحر از عاشقی با او بخوان عشق یعنی: هرچه داری نیم کن از برایش قلب خود تقدیم کن

دیشب تو فکرت بودم که یه قطره اشک از چشمام جاری شد........ از اشک پرسیدم چرا اومدی؟؟ گفت آخه تو چشمات کسی هست که دیگه اونجا جای من نیست

سرمایه های هر دلی ، حرفهائیه که واسه گفتن داره


یک نفر ..... یک جایی..... تمام رویاهاش لبخند توست و زمانی که به تو فکرمی‌کنه احساس می‌کنه که زندگی واقعا با ارزشه پس هرگاه احساس تنهایی کردی این حقیقت رو بهخاطر داشته باش یک نفر ..... یک جایی..... در حال فکر کردن به توست

 

 کاش رویا هایمان روزی حقیقت می شدند تنگنای سینه ها دشت محبت می شدند سادگی مهر و صفا قانون انسان بودن است کاش قانونهایمان یک دم رعایت می شدند اشکهای همدلی از روی مکر است و فریب کاش روزی چشم هایمان با صداقت می شدند گاهی از غم می شود ویران دلم کاشکی دلها همه مردانه قسمت میشدند


من دلم تنگ کسی است که به دلتنگی من می خندد . باور عشق برایش سخت است .ای خدا باز به یاری نسیم سحر می شود ایا، دل به نازک دل من بربندد ؟؟؟

 


نمی بخشمت .... بخاطر تمام خنده هایی که از صورتم گرفتی .... بخاطر تمام غمهایی که بر صورتم نشاندی .... نمی بخشمت .... بخاطر دلی که برایم شکستی .... .. بخاطر احساسی که برایم پرپر کردی ..... نمی بخشمت .... بخاطر زخمی که بر وجودم نشاندی ..... بخاطر نمکی که بر زخمم گذاردی .... و می بخشمت بخاطر عشقی که بر قلبم حک کردی

 

خدایی که صاحب دنیا و اخرتی رحم کن به کسی که نه دنیایی دارد و نه اخرتی


مثل یک پرنده کوچک بر بال نسیم سوار شویم و پرواز به انتها.......... همیشه آغاز کردن سخت است و پایان یافتن دلگیر سرک بکشم به هوای پاک زندگی و لابلای شاخ و برگهایش چه شیرین است شهد زندگی ولی به کام من بسی تلخ است

 


مثل یک پرنده کوچک بر بال نسیم سوار شویم و پرواز به انتها.......... همیشه آغاز کردن سخت است و پایان یافتن دلگیر سرک بکشم به هوای پاک زندگی و لابلای شاخ و برگهایش چه شیرین است شهد زندگی ولی به کام من بسی تلخ است

 


اگر از چشمهایت پرسیدند بگو ندیدمش .. اگر از گوشهایت پرسیدند بگو ندیدمش .. اگر دستهایت لرزیدند بگو به خاطر سردی هواست .. اگر پاهایت سست شدند بگو به خاطر ضعف است .. ولی اگر دلت لرزید دست کم با خودت رو راست باش و نگو که دوستش نداری

 

به تو به کوه قسم دادم که شاهد تنهایی ام باشد.به تو به باران قسم دادم که رقیب اشکهایم باشد. به تو به باد قسم دادم که مرا به دیار عاشقان برد.. به تو قسم می دهم که هیچ گاه مرا ترک نکنی.

 


زمان طولانی میشه واسه اونایی که غصه دارن . کوتاه میشه واسه اونایی که شادن . دیر میگذره برای اونایی که منتظرن . زود میگذره برای اونایی که عجله دارن. اما ...... اما ابدی میشه برای اونایی که عاشقن

 


شعرست و عشق اینجاست، تنهاست قلب عاشق من یک غزل سرودم اینجاست قلب عاشق اینجا میان غربت ،باران مرا نخوانده اما ز اشک پنهان، دریاست قلب عاشق تیره است و تار اینجا، من با همه غریبم اما بدان غریبه، دنیاست قلب عاشق حرفی نگفتم از عشق، یادی نکردم از درد اما همیشه با اشک، رسواست قلب عاشق من گریه کردم آن شب، ای کاش دیده بودی از پشت اشک دیده، یداست قلب عاشق

 


بخار دهنم روی شیشه ، تو زمستون ، ثابت می کنه من هنوز زنده ام ، اما خیلی سریع محو می شه تا ثابت کنه زندگی چقدر کوتاهه ، دوباره ها می کنم تا زندگی ادامه داشته باشه

 


اری اغاز دوست داشتن است گرچه پایان راه ناپیداست من به پایان دگر نیندیشم که همین دوست داشتن زیباست

 


متین ترین کلمه "عشق" است. جذاب ترین کلمه "آشنایی" است. پاکترین کلمه "وجدان" است. تلخترین کلمه "جدایی" است. زشترین کلمه "خیانت" است. سخت ترین کلمه "تنهایی"بد ترین کلمه "بی وفایی " است

 


تکیه به شونه هام نکن... من از تو افتاده ترم.... ما که به هم نمیرسیم... بسه دیگه! بذار برم..... کی گفته بود به جرم عشق؟ یه عمری پرپرت کنم... یه گوشه ای کنج قفس... چادر غم سرت کنم.... من نه قلندر میشمو.... نه قهرمان قصه ها.... نه برده ء حلقه به گوش.... نه مثل اون فرشته ها... من عاشقم...همینو بس! غصه نداره...بی کسیم!

 

عشق با روح شقایق زیباست عشق با حسرت عاشق زیباست عشق با نبض دقایق زیباست عشق با حسرت دیدار تو بودن زیباست


عشق گلی است که اگر آن را به قصد تجزیه و تحلیل پرپر کنید، هرگز قادر نخواهید بود که آن را دوباره جمع کنید

 


تو همسفر طلایی خورشیدی یک باغ پر از ستاره امیدی ای کاش در آن لحظه که می رفتی زود از غربت انتظار می پرسیدی محبان را غم محبوب سخت است فراق مهربان خوب سخت است زهستی دل بریدن نیست مشکل ولی دل کندن از محبوب سخت است

 


برای هزارمین بار پرسید:تاحالا شده من دلت را بشکنم؟ منم برای هزارمین بار به دروغ گفتم نه هیچ وقت!!! تا مبادا دلش بشکنه

 

بودنم را هیچ کس باور نداشت هیچ کس کاری به کار من نداشت بنویسید بعد مرگم روی سنگ با خطوطی نرم و زیبا و قشنگ او که خوابیدست در این گور سرد بودنش را هیچ کس باور نداشت ...

روزی از من پرسید بزرگترین آرزوی تو چیست :گفتم تحقق یافتن آرزوی تو.افسوس ندانستم آرزوی او جدایی از من است