یک شب میون بارون غرورم شکستم کاشکی بهت میگفتم چقدر تو رو میخواستم میخوام بازم بخوانم تو بارون  از نگاهت با اینکه خیلی خستم بگذرم از گناهت آخه تو عزیز قصه هامی آخه تو شعر روی لبامی آخه جون تو بسته به جونم اگه بری دیگه نمیتونم آخه  اسم تورو که میارم میشی همه ی دارو ندارم از چی میترسی تو مهربونم من که رو عشق تو موندگارم  
نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد