ما رو باش خیال می کردیم همیشه یکی رو داریم یکی که به وقت گریه سر رو شونه هاش بذاریم ما رو باش خیال می کردیم که یکی به فکرمون هست میون این همه وحشت توی این کوچه بن بست ما رو باش دل به کی بستیم چشم به راه کی نشستیم ما که واسه خاطر تو قرق ماهو شکستیم وقتی خورشید حقیقت از خواب قصه برآشفت تازه فهمیدم چه آسون چشم تو به من دروغ گفت هاج و واج رد نگاتو به گلای قالی دوختی بگو اون همه عشقو به چه قیمتی فروختی؟ تو به فکر من نبودی توی گرگ و میش مهتاب حتی اندازه چشمی که یهو می پره

 

نظرات 1 + ارسال نظر
vahid یکشنبه 21 آبان‌ماه سال 1385 ساعت 07:36 ب.ظ http://www.vgk.blogfa.com

سلام
خیلی با حال بود
من که خوشم اومد
امید وارم موفق تر بشی
اگه خواستی یه سری هم به مابزن
آسمان هم گریه دارد ای عزیز
بامن نگو از بهر جه
بهر دنیا بهر قهر و درد دلها
ای عزیزم آسمان هم گریه دارد
بهر ان عاشق که سوخته در فراق
بهر ان مادر که دارد اضطراب
بهر ان جشمان که خیره هست به در
آسمان میگرید اری
آسمان میگرید از بهر غمت
از دو جشم خیره از ان ماتمت
اری ای عزیزتر از جان اسمان میگریدازاین ماتمت

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد